Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- همزمان با برگزاری انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا و البته آغاز روند شمارش آرا در ایالت‌های مختلف این کشور، تحلیل و تفسیر‌های مختلفی در مورد نتیجه نهایی این انتخابات و تاثیرات آن بر سیاست‌ها و رویه‌های دولت آمریکا در دو عرصه داخلی و خارجی مطرح می‌شود.

در این چهارچوب، برخی بر این باروند که جمهوریخواهان آمریکایی با توجه به عملکرد ضعیف دموکرات‌ها چه در کاخ سفید و چه در کنگره (در دو سال اخیر)، از شانس بالایی جهت پیروزی در این انتخابات برخوردار هستند (نتایج ابتدایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا نیز این گزاره را تایید می‌کند).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با این حال، گروهی دیگر بر این باورند که قدرت گیری شمار قابل توجهی از اعضای حزب جمهوری‌خواه در قالب نهاد‌های مهم قانونگذاری آمریکا که بیش از آمریکا، به فردی نظیر ترامپ و باور‌های خاص وی در حوزه حکمروایی کشورشان اعتقاد دارند، می‌تواند تهدیدی جدی برای آمریکا و حتی جهان باشد.

استدلال اصلی آن‌ها نیز این است که این طیف اولا با استفاده از قدرت جدیدِ کسب شده توسط خود در قالب کنگره می‌توانند مروج سیاست‌های مخرب در حوزه سیاست داخلی و خارجی آمریکا باشند و در عین حال، زمینه را جهت قدرت گیری شخص ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و یا حداقل تسهیل روند جنجال آفرینی‌های وی در قالب چهارچوب‌ها و ساختار سیاسی آمریکا فراهم کنند.

در این نقطه یک سوال مهم که به ویژه برای کشورمان از اهمیت فراوانی برخوردار است این موضوع می‌باشد که با قدرت گیری و تقویت موضع احتمالی جمهوری‌خواهان در کنگره آمریکا، چه تغییراتی را در رویکرد واشینگتن و سیاست خارجی این کشور در قبال ایران در مواردی نظیر احیای توافق برجام شاهد خواهیم بود؟

فرارو در گفتگو با "کوروش احمدی"، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل متحد و کارشناس حوزه سیاست خارجی، به بررسی مسائل مذکور پرداحته است. مشروح گفتگو با کوروش احمدی را در ادامه بخوانید

"کوروش احمدی"، دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی کشورمان در ابتدا در مورد تحلیل خود از نتیجه نهایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا گفت: «در مورد نتیجه نهایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا، جدای از نتایج ابتدایی که در این رابطه از ایالت‌های مختلف این کشور منتشر می‌شود، صرفا می‌توان به نظرسنجی‌هایی که قبل از برگزاری انتخابات انجام می‌شوند تکیه کرد. این نظرسنجی‌ها در مورد مجلس نمایندگان، تقریبا همگی بر پیروزی جمهوریخواهان و کسب اکثریت توسط آن‌ها در این رابطه تاکید داشته اند.

با این حال، درمورد مجلس سنا، اما و اگر‌هایی وجود داشته و دارد و دلیل آن هم این است که انتخابات آریزونا و پنسیلوانیا بسیار حساس و نزدیک است و مشخص نیست که نتیجه نهایی در آن‌ها چه خواهد بود. در شرایط فعلی نیز روند کلی رقابت انتخاباتی در مورد سنا کاملا نزدیک و غیرقابل پیش بینی است».

کوروش احمدی در پاسخ به این سوال که ارزیابی وی در مورد جنجال آفرینی‌های ترامپ و طیف همراه با وی در حزب جمهورخواه در روند برگزاری انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا و اعلام نتایج نهایی آن چیست؟ گفت: «باید توجه داشت که این مساله (رویه‌های جنجالی ترامپ و حامیان وی در حزب جمهوریخواه) در نوع خود یک موضوع تازه و جدید در عرصه معادلات سیاسی کشور آمریکا است».

وی افزود: «تا آنجا که من می‌دانم در تاریخ برقراری دموکراسی در آمریکا بی سابقه است که شاهد باشیم فردی نظیر ترامپ در مقام رئیس جمهور سابق آمریکا، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ کشورش را که به نفع رقیبش خاتمه یافته انکار کند و مهم‌تر از همه اینکه این مساله ماهیتی ادامه دار نیز به خود بگیرد. در واقع ترامپ و طیف همراه با وی بدون اینکه هرگونه توضیح و سند قابل اتکا و قانع کننده‌ای را ارائه کنند، صرفا نتیجه انتخابات مذکور را رد کردند و مدعی وقوع تقلب در آن شدند».

احمدی در ادامه گفت: «در جریان دو سالی نیز که از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گذشته، ترامپ مساله نپذیرفتن نتیجه انتخابات مذکور را به عنصری مرکزی در قالب تلاش‌ها و فعالیت‌های سیاسی خود تبدیل کرده است. در این فضا، همانطور که تاکنون نیز شاهد بوده ایم، معیار اصلی ترامپ جهت حمایت از کاندیدا‌های حزب جمهوریخواه در جریان انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا نیز این بوده که آیا این کاندیدا‌ها نیز همچون شخصِ ترامپ، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا را رد می‌کنند یا خیر؟»

این کارشناس سیاست خارجی کشورمان در ادامه تصریح کرد: «در این چهارچوب، با توجه به نفوذ قابل توجهی که ترامپ در میان بخش‌ها و طیف‌هایی از جمهوریخواهان دارد، مساله حمایت وی از کاندیدا‌های حزب جمهوریخواه و جلب آرا مردمی به سمت آن ها، موضوعی مهم تلقی می‌شود. در این فضا یکی از بحث‌های مهم و روز در آمریکا این است که با وجود فردی نظیر ترامپ و حامیان دو آتشه اش که دموکراسی در این کشور را نفی می‌کنند، اساسا پدیده "دموکراسی" چه آینده‌ای را می‌تواند در آمریکا داشته باشد؟»

احمدی در ادامه گفت: «بر اساس آخرین آمارها، از میان چیزی بیش از ۵۰۰ کاندیدای حزب جمهوریخواه که خود را برای انخابات مختلف آمریکا در سطوح گوناگون آماده می‌کنند، چیزی قریب به ۲۰۰ نفر از آن‌ها اساسا نسبت به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا یا مشکوک هستند و یا آن را قویا رد می‌کنند. در این راستا، راهیابی طیف قابل توجهی از این افراد به مجالس سنا و نمایندگان می‌تواند اثرگذاری قابل توجهی را بر چهارچوب‌ها و معادلات قانونگذاری و سیاسی در آمریکا در مسیر و روندی مشخص داشته باشند.»

کوروش احمدی در پاسخ به این سوال که نتیجه نهایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا چه تاثیری را بر سیاست خارجی این کشور در قبال ایران خواهد داشت؟ گفت: «به عنوان یک قاعده کلی در آمریکا، سیاست خارجی این کشور در کنترل شخصِ رئیس جمهور آمریکا است. مساله‌ای که مطابق با قانون اساسی آمریکا و عرف و سنت‌های رایج در این کشور نیز است. با این حال، کنگره تاثیرات خاصی را از منظر بودجه‌ای می‌تواند داشته باشد».

وی افزود: «نباید فراموش کرد که پیشبرد طرح‌ها و دستورکار‌های مختلف سیاسی خارجی، بدون تردید به مسائل بودجه‌ای نیاز دارد. مثلا کمک آمریکا به اوکراین در جریان جنگ با روسیه به تخصیص بودجه نیاز دارد. حال در این فضا قدرت گیری جمهوری‌خواهان در کنگره می‌تواند تا حد زیای طرح و برنامه‌های دولت بایدن را به ویژه در عرصه سیاست خارجی آمریکا را با چالش و بحران رو به رو کند.

این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: «یک مولفه مهم دیگر مساله انتصابات است. بسیاری از پُست‌های مهم حوزه سیاست خارجی آمریکا نظیر تعیین سفرای آمریکا در خارج از این کشور و یا پست‌های سیاسی وزارت خارجه آمریکا، جدای از معرفی توسط رئیس جمهور این کشور، به تایید مجلس سنا نیاز دارند. اضافه بر این ها، کنگره آمریکا در قالب‌هایی نظیر نظارت و تحقیق و امثالهم می‌تواند تاثیرگذاری قابل توجهی را بر دستورکار‌های حوزه سیاست خارجیِ رئیس جمهور مستقر آمریکا داشته باشد».

احمدی در ادامه گفت: «در این چهارچوب در مورد ایران من اولا بر این باور نیستم که دولت بایدن در مساله‌ای نظیر برجام از صرافت توافق با تهران افتاده باشد. با این حال، مساله اصلی این است که آن‌ها اولویت سابق خود را در این رابطه دیگر ندارند. در این راستا، آن‌ها سیاست تک خطی سابق خود در رابطه با ایران را که صرفا معطوف به حصول توافق با این کشور بود کنار گذاشته اند و سیاستی دو خطی که در قالب آن هم دستیابی به توافق با تهران و هم اعمال فشار بر آن مد نظر است را در پیش گرفته اند (دستورکاری که تا حد زیادی به دلیل اعتراضات جاری در ایران و مثلا نقش آفرینی ادعایی ایران در قالب جنگ اوکراین در پیش گرفته شده است).»

دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل متحد گفت: «در یکچنین شرایطی، قدرت گیری جمهوری‌خواهان در کنگره می‌تواند روند فشار‌ها علیه ایران را تقویت کرده و سرعت بخشد. در واقع به نوعی با قدرت گیری طیف جمهوریخواه در کنگره باید انتظار تقویت بنیان‌های سیاست فشارحداکثری را علیه ایران داشت. مساله‌ای که کار دولت بایدن جهت احیای برجام را به شدت سخت می‌کند و در عین حال همانطور که گفته شد، روند‌های مرتبط با افزایش فشار‌ها علیه ایران را تسهیل می‌کند.»

کوروش احمدی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا تهران در ادامه راه باید انتظار تشدید فشار‌های واشینگتن علیه خود را داشته باشد یا خیر؟ گفت: «به نظر من این پرسش شما دو سمت عمده دارد. در یک سمت دولت آمریکا قرار دارد و در سمت دیگر، ایران است. دولت ایران به هر حال یکسری از فرصت‌ها را در جریان مذاکرات احیای برجام از دست داده است. باید توجه داشت که در حوزه سیاست خارجی، استفاده به موقع و درست از فرصت ها، یک اصل است. در واقع، مولفه "زمان" کاملا عامل مهمی است. از این رو، یک کار که در یک مقطع زمانی از قابلیت انجام برخوردار است، لزوما در مقطع زمانی دیگر از قابلیت تحقق و عملیاتی شدن برخوردار نیست».

وی افزود: «در این فضا، اینکه دولت ما چگونه عمل کند یک مولفه مهم است. ما تاکنون فرصت‌هایی را از دست داده ایم و در ماه‌های اخیر مولفه‌های جدیدی وارد مسائل مرتبط با روابط ایران و آمریکا شده اند که پیشتر وجود نداشته اند و کار را جهت کسب توافقات سازنده، دشوارتر و سخت‌تر کرده اند. حال زین پس اگر فرصت‌هایی که پیش خواهند آمد را دولت کشورمان به موقع مورد استفاده قرار دهد، این می‌تواند برای سیاست خارجی کشور حامل بُرد و منفعت باشد».

وی تصریح کرد: «در آن سوی ماجرا، اینکه دولت بایدن چطور در قبال ایران رفتار خواهد کرد؟ همانطور که پیشتر گفتم این دولت عملا یک فاکتور اعمال فشار را نیز به سیاست‌های خود در قبال ایران افزوده است و تردیدی نیست که اگر جمهوریخواهان قدرت را در کنگره قبضه کنند، این قسمت از سیاست آمریکا در قبال ایران تقویت و تشدید خواهد شد».

کوروش احمدی در پایان گفت: «از این رو، من قائل به این هستم که نوعی حالت متعادل در روابط دو کشور با اساس سیاست‌ها و رویه‌هایی که در پیش خواهند گرفت وجود دارد و این دو می‌توانند تاثیرات متقابلی را بر یکدیگر داشته باشند. این بدان معناست که اگر ایران فرصت طلبی پیشه کند، می‌تواند بر دستورکار‌ها و سیاست‌های دولت بایدن نیز اثرگذاری قابل توجهی را داشته باشد. در غیر اینصورت، ابتکار عمل از ایران گرفته خواهد شود و این مساله تبعات خاصی را برای کشورمان به همراه خواهد داشت.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا سیاست خارجی آمریکا ترامپ حزب جمهوریخواه برجام انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا انتخابات ریاست جمهوری حوزه سیاست خارجی حزب جمهوریخواه نتیجه انتخابات کوروش احمدی قبال ایران نتیجه نهایی دولت بایدن حزب جمهوری قابل توجهی رئیس جمهور قدرت گیری سیاست ها فرصت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۳۴۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟

افسر اطلاعاتی سابق آمریکا می‌نویسد: «وعده صادق» به یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی معاصر ایران در تاریخ ثبت خواهد شد؛ حمله‌ای که با برقراری بازدارندگی و بدون ورود آمریکا به جنگ، نتانیاهو را مات کرد.

اسکات ریتر

سرویس جهان مشرق - عملیات «وعده‌ی صادق»، حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران علیه رژیم صهیونیستی در پاسخ به ترور شماری از فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری کشورمان در سوریه، نقطه‌ی عطفی در تاریخ خاورمیانه محسوب می‌شود. اصابت موشک‌های ایران به اراضی اشغالی و امتناع صریح آمریکا از دخالت در این تبادل آتش میان تهران و تل‌آویو، پیام‌های مهمی درباره‌ی قدرت بازدارندگی ایران داشت که از چشم کارشناسان بین‌المللی دور نماندند. یکی از این تحلیلگران، «اسکات ریتر[۱]» افسر اطلاعاتی سابق نیروی تفنگداران دریایی آمریکا و بازرس سابق کمیسیون ویژه‌ی سازمان ملل در امور تسلیحات کشتار جمعی عراق است که در مقاله‌ای تحت عنوان «موشک‌های آوریل[۲]» توضیح می‌دهد ایران چگونه با عملیات «وعده‌ی صادق» ضمن برقراری بازدارندگی مقابل رژیم صهیونیستی، نقشه‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم، برای کشاندن پای ایران و آمریکا به جنگ را ناکام گذاشت. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، گزیده‌ای از مقاله‌ی مذکور است.

من [«اسکات ریتر»] بیش از دو دهه است درباره‌ی ایران می‌نویسم. سال ۲۰۰۵، به ایران سفر کردم تا به «واقعیت‌های میدانی» درباره‌ی این کشور پی ببرم. سال ۲۰۰۷، در سخنرانی‌ام در «کمیته‌ی یهودیان آمریکا» اشاره کردم که انتقادات من از اسرائیل (که بسیاری از حضار آن‌ها را به‌شدت توهین‌آمیز می‌دانستند) ناشی از نگرانی برای آینده‌ی اسرائیل است. بر این واقعیت تأکید کردم که چندین سال زمان صرف محافظت از اسرائیل در برابر موشک‌های عراقی کرده‌ام؛ هم در دوران خدمتم در عملیات «طوفان صحرا[۳]» [بخشی از جنگ خلیج فارس در واکنش به حمله‌ی عراق به کویت]، زمانی که در کارزار علیه موشک‌های اسکاد نقش داشتم، و هم به عنوان بازرس تسلیحات سازمان ملل، زمانی که با اطلاعات اسرائیل همکاری کردم تا مطمئن شویم موشک‌های اسکاد عراق از بین می‌روند. به حضار آن جلسه گفتم: «به هیچ عنوان دوست ندارم ببینم موشک‌های ایران بر خاک اسرائیل فرود می‌آیند. اما اگر اسرائیل مسیر خود را تغییر ندهد، این اتفاق، پیامد اجتناب‌ناپذیر سیاستی خواهد بود که بیش‌تر بر اساس تکبر پیاده می‌شود تا عقل سلیم.»

«رشیده طلیب» (مرکز تصویر) نماینده‌ی مسلمان کنگره‌ی آمریکا، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، را یک «دیوانه‌ی نسل‌کش» توصیف کرده و از همکارانش در کنگره به خاطر دیدار با نتانیاهو از زمان آغاز جنگ اسرائیل در غزه، انتقاد نموده است. (+)

توضیحاتی درباره‌ی گزارش سازمان بین‌المللی «دیده‌بان حقوق بشر» که اسرائیل را یک رژیم مبتنی بر آپارتاید توصیف می‌کند [دانلود]

شب ۱۳ و بامداد ۱۴ آوریل ۲۰۲۴، آن‌چه از آن می‌ترسیدم به صورت زنده در مقابل مخاطبان بین‌المللی پخش شد: موشک‌های ایرانی بر سر اسرائیل باریدند و هیچ کاری برای متوقف کردن آن‌ها از دست اسرائیل برنیامد. مانند حدود ۳۳ سال قبل که موشک‌های اسکاد عراق بر سامانه‌های پدافند موشکی پاتریوت آمریکا و اسرائیل غلبه کردند و ظرف یک ماه و نیم، ده‌ها بار اسرائیل را هدف قرار دادند، موشک‌های ایرانی هم طبق طراحی‌ای که برای غلبه بر سامانه‌های دفاع موشکی اسرائیل انجام شده بود، در قالب یک نقشه‌ی حمله‌ی ترکیبی، با مصونیت کامل به اهداف تعیین‌شده‌یشان در داخل اسرائیل اصابت کردند. به‌رغم استفاده‌ی تل‌آویو از یک سامانه‌ی دفاع موشکی یکپارچه‌ی گسترده (متشکل از سامانه‌ی به‌اصطلاح «گنبد آهنین[۴]»، آتش‌بارهای موشکی پاتریوت ساخت آمریکا، و رهگیرهای موشکی «پیکان[۵]» و «فلاخن داوود[۶]») علاوه بر هواپیماهای آمریکایی، انگلیسی، و اسرائیلی، و سامانه‌های دفاع موشکی مستقر روی ناوهای آمریکایی و فرانسوی، باز هم بیش از ده موشک ایرانی به فرودگاه‌ها و تأسیسات پدافند هوایی اسرائیل، که به‌شدت هم تحت حفاظت بودند، مورد اصابت قرار گرفتند.

حمله‌ی موشکی ایران به اسرائیل غیرمترقبه نبود، بلکه انتقام حمله‌ی ۱ آوریل اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در سوریه بود که چند فرمانده‌ی ارشد نظامی ایرانی را به قتل رساند. اگرچه اسرائیل در گذشته حملاتی را علیه پرسنل ایرانی در سوریه انجام داده بود، اما حمله‌ی ۱ آوریل نه‌تنها به خاطر قتل پرسنل بسیار عالی‌رتبه‌ی ایرانی، بلکه به دلیل حمله به مکانی متفاوت بود که به لحاظ حقوقی، خاک ایران محسوب می‌شود؛ یعنی کنسولگری این کشور. از دیدگاه ایران، حمله به کنسولگری خط قرمزی بود که اگر علیه آن تلافی‌جویی انجام نمی‌کردند، قدرت بازدارندگی این کشور به طور کامل از میان می‌رفت و زمینه را برای اقدامات نظامی گستاخانه‌تر اسرائیل، از جمله حتی حملات مستقیم به خاک ایران، فراهم می‌کرد. با این حال، آن‌چه می‌توانست مانع انتقام‌جویی شود، شبکه‌ی درهم‌تنیده‌ای از اهداف سیاسی بود که احتمالاً با درگیری گسترده میان اسرائیل و ایران در اثر حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی معنادار ایران به اسرائیل تحت‌الشعاع قرار می‌گرفتند.

ده‌ها فلسطینی ماه مبارک رمضان، مقابل مسجد «قبةالصخره» در قدس شرقی، افطار می‌کنند. یکی از ملاحظات ایران در انتقام‌جویی علیه رژیم صهیونیستی، جلوگیری از تحت‌الشعاع قرار گرفتن آرمان فلسطین و رغبت کنونی جامعه‌ی بین‌الملل به تشکیل کشور مستقل فلسطین بود. (+)

اولاً، ایران سیاست راهبردی‌ای را اتخاذ کرده که محور آن فاصله گرفتن از اروپا و آمریکا، و نزدیک شدن به روسیه، چین، و اوراسیاست. این تغییر، نتیجه‌ی خسته شدن ایران از سیاست تحریم‌های اقتصادی به رهبری آمریکا، و عدم وجود توان و/یا تمایل در غرب برای یافتن مسیری روبه‌جلو است که به لغو این تحریم‌ها منتهی شود. محرک اصلی این چرخش ایران به سمت شرق، ناتوانی توافق هسته‌ای ایران (موسوم به «برنامه‌ی جامع اقدام مشترک» یا «برجام») در ایجاد فرصت‌های اقتصادی‌ای بوده که در زمان امضای آن وعده داده شده بودند. ایران، در عوض، به «سازمان همکاری شانگهای» و مجمع «بریکس» پیوسته و نیروی دیپلماتیک خود را معطوف به عضویت کامل و سازنده در این دو گروه نموده است. وقوع یک جنگ بزرگ میان ایران و اسرائیل، این چشم‌انداز را ویران می‌کرد.

مصاحبه‌ی «تیم اندرسون» کارشناس استرالیایی، درباره‌ی اهمیت ائتلاف‌سازی در بلوک شرق برای تحقق «جهان پساواشینگتن» (جزئیات بیش‌تر) [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› عبور بریکس از گروه ۷ و گذار جهان از اقتصاد آمریکایی

›› اتحادیه اقتصادی اوراسیا-بریکس: مسیر هموار ایران برای عبور از سلطه دلار

دوماً، معادله‌ی جغراسیاسی [ژئوپلتیک] بزرگ‌تر از نظر ایران، درگیری کنونی در غزه است؛ رویداد تعیین‌کننده‌ای که اسرائیل در آن با شکست راهبردی مقابل حماس و متحدان منطقه‌ای آن، از جمله محور مقاومت به رهبری ایران، مواجه است. برای اولین بار، تشکیل کشور فلسطین به یک موضوع جهانی تبدیل شده است. آن‌چه این آرمان را دست‌یافتنی‌تر ی‌کند این است که دولت بنیامین نتانیاهو (متشکل از یک ائتلاف سیاسیِ اکیداً مخالف با تشکیل یک کشور فلسطینی) در معرض خطر فروپاشی، مستقیماً در نتیجه‌ی پیامدهای حمله‌ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس و متعاقباً ناکامی اسرائیل در شکست نظامی یا سیاسی این گروه فلسطینی، قرار دارد. اسرائیل با مشکلات دیگری نیز مواجه است؛ به عنوان مثال، اقدامات حزب‌الله لبنان و بازیگران غیردولتی، مانند شبه‌نظامیان عراقی طرفدار ایران و حوثی‌های [انصارالله] یمن، شامل حمله‌ی مستقیم به اسرائیل و مسدود کردن خطوط ارتباطی حیاتی دریایی برای کشتی‌های اسرائیلی، که اقتصاد این کشور را خفه کرده است.

واکنش «سید حسن نصرالله» دبیرکل «حزب‌الله» لبنان به تهدیدها مبنی بر حمله‌ی اسرائیل به حزب‌الله و لبنان [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› ‌ «دیوانه‌ نسل‌کش»؛ آیا نتانیاهو به آرزوی «جنگ ایران و آمریکا» می‌رسد؟

›› رژیم صهیونیستی کدام اخبار را درباره جنگ غزه سانسور می‌کند؟

›› گزارش اطلاعاتی آمریکا: اسرائیل در جنگ با حزب‌الله پیروز نخواهد شد

با این وجود، بیش‌ترین آسیب را خود اسرائیل با اتخاذ سیاست انتقام‌جویی نسل‌کشانه علیه مردم غیرنظامی غزه، به خودش وارد کرده است. اقدامات اسرائیل در غزه تجلی همان سیاست‌های متکبرانه و قدرت‌محوری هستند که سال ۲۰۰۷ درباره‌ی آن‌ها هشدار دادم. همان زمان هم گفتم که آمریکا حاضر نمی‌شود با طناب اسرائیل در چاه برود. اسرائیل به خاطر رفتار جنایت‌کارانه‌اش در قبال غیرنظامیان فلسطینی در غزه، حمایت بسیاری از کشورهای جهان را از دست داده و لطمه‌ی جبران‌ناپذیری به اعتبارِ پیشاپیش خدشه‌دارشده‌ی آمریکا را وارد کرده است؛ آن هم در مقطعی که جهان در حال گذار از نظام تک‌قطبی تحت سلطه‌ی آمریکا به نظام چندقطبی حول محور بریکس است و واشینگتن باید تا حد امکان نفوذش را در به‌اصطلاح «جنوب جهانی» حفظ کند. دولت بایدن کم‌کم دارد سیاست‌های نتانیاهو فاصله می‌گیرد و به اسرائیل هشدار داده که امتناعش از تغییر موضع در قبال حماس و غزه و بی‌توجهی‌اش به نگرانی‌های آمریکا، برای این کشور عواقب خواهد داشت.

مصاحبه‌ی مشرق با «اسکات بنت» افسر سابق اطلاعات و عملیات‌های ویژه‌ی ارتش آمریکا (زبان مصاحبه انگلیسی است) [دانلود با حجم ~ ۱۳۲ مگابایت] - گزیده‌ای از این مصاحبه را در گزارش مشرق از این‌جا بخوانید.

افسر سابق ارتش آمریکا در مصاحبه با مشرق:

›› ایران مانند شیر است و اسرائیل مثل یک «سگ چلاق»/ نتانیاهو معادل هیتلر است

هرگونه اقدام تلافی‌جویانه‌ای از سوی ایران علیه اسرائیل باید از این ماز پیچیده‌ی سیاسی عبور می‌کرد و ضمن اِعمال بازدارندگی برای جلوگیری از حملات بعدی اسرائیل، تضمین می‌کرد که اهداف سیاسی تهران، یعنی حرکت به سوی شرق و اعتلای آرمان تشکیل کشور فلسطین در صحنه‌ی جهانی، آسیبی نمی‌بینند. به نظر می‌رسد ایران با حمله‌اش به اسرائیل از این دریای متلاطم به سلامت عبور کرده باشد؛ مهم‌تر از همه از این جهت که جلوی ورود آمریکا به درگیری را گرفت. بله، درست است که آمریکا در دفاع از اسرائیل شرکت کرد و تعداد زیادی از پهپادها و موشک‌های ایرانی را سرنگون کرد، اما این به نفع ایران تمام شد، چون اتفاقاً اثبات کرد هیچ ترکیبی از سامانه‌های پدافند موشکی وجود ندارد که بتواند در نهایت از اصابت موشک‌های ایرانی به اهداف تعیین‌شده‌یشان جلوگیری کند.

ایران با حمله به دو پایگاه هوایی اسرائیل (که هواپیماهای اسرائیلی برای انجام حمله‌ی ۱ آوریل علیه کنسولگری ایران از آن‌جا بلند شده بودند) و همین‌طور چندین سامانه دفاع هوایی، صراحتاً دامنه و مقیاس سیاست بازدارندگی‌اش را مطابق با ماده‌ی ۵۱ منشور سازمان ملل [ناظر بر حق دفاع از خود] تعریف کرد و در عین حال، نشان داد پدافند هوایی اسرائیل در برابر حملات ایران آسیب‌پذیر است. نتیجه‌ای که از این دو واقعیت برمی‌آید این است که تمام خاک اسرائیل در هر زمانی در معرض حملات ایران قرار دارد و هیچ کاری از دست اسرائیل یا متحدانش برای دفع چنین حملاتی برنمی‌آید. این پیام نه‌تنها در تالارهای قدرت در تل‌آویو، بلکه در واشینگتن هم شنیده شد. سیاست‌گذاران آمریکایی با این واقعیت تلخ روبه‌رو شدند که اگر آمریکا در هرگونه اقدام انتقام‌جویانه‌ی اسرائیل حضور یا نقش داشته باشد، تأسیسات نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه هدف حملات ایران قرار خواهند گرفت و آمریکا قادر به خنثی کردن این حملات نخواهد بود. به همین دلیل، دولت بایدن آن‌قدر تأکید داشت که هم ایران و هم اسرائیل بدانند آمریکا در هیچ حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ای از سوی اسرائیل علیه ایران شرکت نخواهد کرد.

«جو بایدن» (راست) معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اوایل سال ۲۰۱۶، در حاشیه‌ی نشست مجمع جهانی اقتصاد در شهر «داووس» سوئیس، با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، دیدار می‌کند. اختلافات بایدن و نتانیاهو بر هیچ‌کس پوشیده نیست و یکی از پرتنش‌ترین دوران‌های روابط دوجانبه میان آمریکا و اسرائیل را رقم زده است. بایدن، پس از حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران، صراحتاً اعلام کرد که آمریکا در هیچ عملیات تهاجمی‌ای علیه جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. (+)

«موشک‌های آوریل» نشانگر تغییری اساسی در جغراسیاست خاورمیانه بودند: برقراری بازدارندگی ایران علیه هم اسرائیل و هم آمریکا. واقعیت این است که جمهوری اسلامی، بنیامین نتانیاهو را در خصوص هدف بنیادین سیاست‌هایش طی بیش از ۳۰ سال گذشته، یعنی کشاندن آمریکا به جنگ با ایران، کیش‌ومات کرده است؛ آن هم بدون منحرف شدن از مسیر حرکت راهبردی‌اش به سوی شرق یا تضعیف آرمان تشکیل کشور فلسطین. حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران علیه اسرائیل، که تهران نامش را عملیات «وعده‌ی صادق» گذاشته، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های قرن حاضر و یکی از مهم‌ترین موفقیت‌های تاریخ معاصر ایران ثبت خواهد شد. کامیابی ایران در برقراری بازدارندگی معتبر بدون اختلال در مأموریت‌ها و اهداف اصلی سیاستی‌اش، عین تعریف پیروزی است.

گزارش «رویترز» درباره‌ی توقیف کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» توسط «انصارالله» یمن [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› گزارش نشریه آمریکایی از کودتای دیپلماتیک در خاورمیانه

›› راشاتودی: خاورمیانه با کوچ آمریکا دارد رنگ صلح را می‌بیند

›› پایان «لحظه تک‌قطبی آمریکا»/ عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه منافعی دارد؟

[۱] اسکات ریتر لینک

[۲] The Missiles of April Link

[۳] جنگ خلیج فارس لینک

[۴] گنبد آهنین لینک

[۵] ختس لینک

[۶] فلاخن داوود لینک

دیگر خبرها

  • تمامیت‌خواهی پارلمان اروپا فقط برای دلخوش‌کنی صهیونیست است
  • تمامیت خواهی پارلمان اروپا فقط برای دلخوش کنی صهیونیست است
  • آصفری: بلندتر شدن دیوار بی‌اعتمادی نتیجه سیاست‌های اتحادیه اروپا در قبال ایران است
  • هر ایرانی که از این جاده بازدید کند از شکسته شدن غرور ایرانی خجالت می‌کشد
  • زنی که به خاطر غزه از دولت بایدن استعفا داد + عکس
  • وانگ یی: آمریکا به سیاست غلط بر حذر داشتن چین ادامه می‌دهد
  • انتقاد فلاحت پیشه به ادعای کریمی قدوسی درباره بمب اتم
  • هشدار درباره آینده اقتصاد ایران
  • انتقاد فلاحت پیشه به ادعای کریمی قدوسی درباره بمب اتم/اسرائیل وارد جنگ تمام عیار با ایران نمی‌شود
  • «وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟